سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]

سرش رو روی زانوی من گذاشت. شروع به حرف زدن کرد. از گذشته اش از زندگی اش از خودش، گفت و گفت و گفت. گفت خوشحاله از اینکه با منه. گفت دوستم داره. گفت قبل از من با یکی دیگه بوده. گفت اونو دوست داشته اما اون گذاشته و رفته و الان هیچ حسی نسبت به اون نداره. گریه کرد. بغلش کردم. دیدم سبک شد. اشکاش رو پاک کردم. یه بوسه از گونه هاش کردم. موبایلش زنگ زد. خندید. خوشحال شدم از شادیش. من هم خندیدم. تلفنش تموم شد. گفت دوست قبلیم بود. گفت بیا دوباره همه چیز رو از نو باید ساخت. با من دست داد و گفت از آشنایی با تو خوشحال شدم و رفت. 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 86/10/11:: 3:32 عصر     |     () نظر