سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کار نیک را به جاى آرید و چیزى از آن را خرد مشمارید که خرد آن بزرگمقدار است و اندک آن بسیار ، و کسى از شما نگوید دیگرى در انجام کار نیک از من سزاوارتر است که به خدا سوگند ، بود که چنین شود ، چه نیک و بد را مردمانى است ، هر کدام را وانهادید اهل آن ، کار را به انجام خواهد رسانید . [نهج البلاغه]

سرش رو روی زانوی من گذاشت. شروع به حرف زدن کرد. از گذشته اش از زندگی اش از خودش، گفت و گفت و گفت. گفت خوشحاله از اینکه با منه. گفت دوستم داره. گفت قبل از من با یکی دیگه بوده. گفت اونو دوست داشته اما اون گذاشته و رفته و الان هیچ حسی نسبت به اون نداره. گریه کرد. بغلش کردم. دیدم سبک شد. اشکاش رو پاک کردم. یه بوسه از گونه هاش کردم. موبایلش زنگ زد. خندید. خوشحال شدم از شادیش. من هم خندیدم. تلفنش تموم شد. گفت دوست قبلیم بود. گفت بیا دوباره همه چیز رو از نو باید ساخت. با من دست داد و گفت از آشنایی با تو خوشحال شدم و رفت. 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط 86/10/11:: 3:32 عصر     |     () نظر